ut a name grew up to be the hand
کودکی بی نام بزرگ می شود تا عصای دستت شود
To watch you, to shield you, or kill on demand
تا مراقبت باشد، تا محافظت باشد یا بجای تو بمیرد
The choice he'd made he could not comprehend
و البته تصمیمی را که گرفته است را درک نمی کند
His blood a grim secret they had to commend
خونش رازی هولناک، باید پرستیده شوند
He's torn between his honor and the true love of his life
او مابین عزت و عشق واقعی زندگیش دو تکه شده است!
He prayed for both but was denied
او برای آن دو دعا کرد (تا بدستشان آورد) ولی به هیچ کدام نرسید
So many dreams were broken and so much was sacrificed
بسیاری از رویاهایش خرد شدند و بسیاری قربانی
Was it worth the ones we loved and had to leave behind
آیا ارزشش را داشت تا کسانی را که عاشقشان بودیم را بی تفاوت پشت سر بگذاریم؟
So many years have passed, who are the noble and the wise?
سالیان بسیاری سپری گشت، پس انسانهای اصیل و حکیم چکسانی هستند؟
Will all our sins be justified?
آیا تمام گناهان ما بخشوده خواهند گشت؟
The curse of his powers tormented his life
نفرینهای قدرتش، زندگیش را زجر می دهد
Obeying the crown was a sinister crime
اطاعت کردن از پادشاه جرمی نادرست بوده
His soul was tortured by love and by pain
و روحش بوسیله درد و عشق شکنجه شده است!
He surely would flee, but the oath made him stay
حتما خواهد گریخت، اما پیمانی را که بسته است، اورا وادار به ماندن می کند
He's torn between his honor and the true love of his life
او مابین عزت و عشق واقعی زندگیش دو تکه شده است!
He prayed for both but was denied
او برای آن دو دعا کرد (تا بدستشان آورد) ولی به هیچ کدام نرسید
So many dreams were broken and so much was sacrificed
بسیاری از رویاهایش خرد شدند و بسیاری قربانی
Was it worth the ones we loved and had to leave behind
آیا ارزشش را داشت تا کسانی را که عاشقشان بودیم را بی تفاوت پشت سر بگذاریم؟
So many years have passed, who are the noble and the wise?
سالیان بسیاری سپری گشت، پس انسانهای اصیل و حکیم چکسانی هستند؟
Will all our sins be justified?
آیا تمام گناهان ما بخشوده خواهند گشت؟
Please forgive me for the sorrow
خواهش می کنم مرا بخاطر غم و اندوهم ببخشید
For leaving you in fear
که شما را در ترس و وحشت رها کردم!
For the dreams we had to silence
برای رسیدن به رویاهایمان می بایست ساکت باشیم
That's all they'll ever be
و همیشه آنطور بوده اند
Still I'll be the hand that serves you
و هنوز بنده همان عصای دست شما خواهم بود که در خدمت شماست
Though you'll not see that it is me
اگرچه شما نخواهید دید که آن من هستم!
So many dreams were broken and so much was sacrificed
بسیاری از رویاهایش خرد شدند و بسیاری قربانی
Was it worth the ones we loved and had to leave behind
آیا ارزشش را داشت تا کسانی را که عاشقشان بودیم را بی تفاوت پشت سر بگذاریم؟
So many years have passed, who are the noble and the wise?
سالیان بسیاری سپری گشت، پس انسانهای اصیل و حکیم چکسانی هستند؟
Will all our sins be justified?
آیا تمام گناهان ما بخشوده خواهند گشت؟